یه دور بزنم، برمی‌گردم

برای خفه کردن خودسانسورکن و اورتینکر درونم

یه دور بزنم، برمی‌گردم

برای خفه کردن خودسانسورکن و اورتینکر درونم

۰۸مهر

عنوان ندارد (۳)

دوشنبه, ۸ مهر ۱۳۹۸، ۱۰:۴۵ ب.ظ

بالاخره به ب.الف ایمیل زدم. امروز ظهر. هنوز جواب نداده. فردا ۵ صبح ایشالا...

فردا جلسه‌ی توجیهی پایان‌نامه‌ست و یسس قراره ش.ش و بانو رو ببینم، البته اگه ز.نون رو نادیده بگیریم. اصلا نه حوصله‌شونو دارم، نه می‌دونم چه عکس‌العملی نشون بدم یا چی بگم :/ این مدتی که اینستا میوتشون کردم باید اعتراف کنم که اصلا یادم می‌رفت همچین آدمایی هم وجود دارن. آه زندگی.... بدیش اینه که هرچقدرم از دست آدمای تخمی فرار کنی بازم تموم نمیشن، بازم یه جایی سر راهت سبز میشن.

آره خلاصه، اینجوریا، بریم بیایم ببینیم چی میشه.

با ف.خ و خ.ت و ر.صاد قرار گذاشتم نیم ساعت یه ساعت قبل از جلسه، شاید یکم انرژی و اعتماد به نفسم برگرده و تا اونموقع آروم شم.

فردا عصرم ساعت ۳ یه همایش ثبت‌نام کردم که می‌خوام برم. موضوعش هنر تعامل شهری، یه همچین چیزیه! اصلا نمی‌دونم چیه، فقط چون می‌خواستم خودمو مجبور کنم که از خونه خارج شم ثبت‌نامش کردم :)))

فردای عزیز، سعی کن روز خوبی باشی :**

۸ مهر ۹۸، ده و چهل‌و۲ شب

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۸/۰۷/۰۸
Xxx

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی